نگاهي آسيب شناسانه به گردشگري شهري در پايتخت

یکي از مهم ترين مکان هايي که در اقصي نقاط جهان مورد بازديد گردشگران قرار مي گيرد، نواحي شهري است. تهران قديم که قسمت عمده آن در منطقه 12 قرار دارد، ويترين تاريخي پايتخت کشور است ولي جاذبه هاي نهفته در آن، آن طور که بايد مورد استفاده قرار نمي گيرند.
در پي برگزاري تور تهران گردي با رويکرد جديد در نوروز 93 توسط شهرداري تهران و با همکاري سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي و گردشگري و توجه ديرهنگام به موضوع جذب گردشگر داخلي و خارجي براي بازديد از جاذبه هاي تاريخي، فرهنگي و تفريحي تهران، نگاهي مختصر به بررسي علل و موانع موجود بر سر عدم توسعه گردشگري در شهر تهران انداخته ايم.

مشکل چيست؟
بايد اذعان داشت که از تمام ظرفيت هاي گردشگري در تهران، شايد در حد 10 درصد بهره برداري شده است. اين کلان شهر علاوه بر اينکه جاذبه هاي بسياري در ابعاد مختلف آييني (همچون مساجد، کليسا و آتشکده)، تاريخي (مثل کاخ ها و خانه هاي تاريخي)، اجتماعي (مانند سالن هاي تئاتر و سينما، موزه ها و...)، اقتصادي (همچون بازار تهران)، فرهنگي و هنري (گالري ها) و جاذبه جديدي به نام برج ميلاد را دارد، داراي مردماني با عقايد و فرهنگ هاي مختلف از طبقات گوناگون است که متناسب با هر ايده و عقيده اي آثار منحصر به فردي براي جذب کردن گردشگران دارد.
از نظر موقعيت جغرافيايي نيز با توجه به طبيعت متنوع تهران در بخش ها و مناطق مختلف، پتانسيل هاي بسياري براي جذب انواع گردشگر و گردشگري را دارد.
منطقه 12 تهران داراي محوطه ها، مجموعه ها، محله ها و بناهاي بسياري است که داراي ارزش تاريخي هستند. مجموعه هاي شهري نظير باغ ملي، کاخ گلستان، موزه ايران باستان، شمس العماره، مجموعه بازار تهران، دارالفنون و...، همگي در دوره هاي مختلف شکل گيري تهران، ساخته شده اند که مي توان آنها را به عنوان مهم ترين جاذبه هاي تاريخي و گردشگري تهران مورد ارزيابي قرارداد.
اما يکي از بزرگ ترين و مهم ترين اشکالاتي که در معرفي جاذبه هاي گردشگري منطقه 12 وجود دارد، عدم نصب صحيح تابلوهاي راهنماي مسيرهاي منتهي به آثار گردشگري و همچنين تابلوهاي موجود در محوطه اماکن مربوطه است.براي مثال در ميدان امام خميني شاهد نصب انواع و اقسام تابلوهاي اشتباه چه از نظر جهت دهي آثار تاريخي يا 2 زبانه نبودن تابلوها هستيم. کاخ گلستان نيز که يکي از مهم ترين جاذبه هاي گردشگري تهران است، متاسفانه هنوز از داشتن تابلوي راهنماي مسير مناسب و قابل ديد بي بهره است و جالب تر از همه اينکه اين اثر در فهرست آثار جهاني به ثبت رسيده است! شايد اکثر کساني که از مسير کاخ عبور مي کنند از وجود آن بي اطلاع باشند و اين يک ضعف بزرگ براي معرفي جاذبه هاي شهري محسوب مي شود.
نکته حائز اهميت ديگر اين است که کنترل هاي دوره اي گياهان و درختان و هرس کردن به موقع آنها، از ضروري ترين مسائل در رفع مشکلات مربوط به تابلوها و جلوگيري از هرگونه خطرات احتمالي براي گردشگران داخلي و خارجي است.

قول هايي که عملي نمي شوند
اما در سال 90، اين موضوع با مدير بافت تاريخي شهرداري منطقه 12 مطرح و قول هايي مبني بر نصب تابلوهاي جديد در آينده اي نزديک داده شد که البته تاکنون اين اتفاق نيفتاده است. اينها همه در حالي است که تابلوهاي راهنماي آثار تاريخي و سايت هاي توريستي بايد با الگوي خاص و دربرگيرنده فرهنگ ايراني – اسلامي و تاريخي ما طراحي و نصب شوند؛ نه اينکه تفاوتي با تابلوهاي راهنمايي و رانندگي نداشته باشند!
اما سوال اساسي اين است که با توجه به دارا بودن پتانسيل هاي بالاي گردشگري در کلان شهر تهران و با مردماني با فرهنگ و تمدن چندين و چند ساله و طبقات اجتماعي نسبتا مرفه مشکل اصلي عدم رونق گردشگري پايدار کجا است؟ آيا زيرساخت گردشگري در تهران بزرگ مشکل دارد يا اصلازيرساختي براي گردشگري در تهران از ابتدا در نظر گرفته شده است؟! آيا ما در جذب کردن مخاطبان اين جاذبه هاي گردشگري ناموفق عمل کرده ايم يا بالعکس جاذبه هاي گردشگري پايتخت براي جذب کردن مخاطبانشان آنچنان توانا نيستند؟
شايد يکي از مهم ترين دلايل، کمبود اطلاع رساني صحيح و کارشناسانه يا کم ارزش انگاشتن تاريخ و فرهنگ ما باشد. گردشگري داخلي در تهران با مشکلات زيادي به دليل نداشتن زير ساخت بهينه گردشگري دست به گريبان است.

تهران و کوالالامپور را مقايسه کنيم!
به نظر مي رسد يکي از راه ها، بررسي رونق گردشگري در پايتخت بعضي از کشورها باشد؛ شهرهايي که از نظر جاذبه هاي گردشگري، تاريخ و فرهنگ در شرايط غيرقابل مقايسه اي با شهرهاي ايران قرار دارند ولي مي بينيم که در يکي، دو دهه اخير ضمن ورود به عرصه گردشگري، توانسته اند با برنامه ريزي کارشناسانه چندين برابر ما درآمد ارزي ايجاد کنند.
براي نمونه نگاهي کوتاه مي کنيم به کشور مالزي كه با داشتن مديري لايق همچون ماهاتير محمد توانست خود را به يک قطب گردشگري و درآمدزا با حفظ فرهنگ اسلامي با جذب 25 ميليون نفر گردشگر در جايگاه دهم جهان در جذب گردشگران برساند. جالب اينجا است که بدانيد ساخت برج دوقلو از سال ۱۹۹۵ شروع شد و در زماني کوتاه در سال ۱۹۹۸ به اتمام رسيد. دولت مالزي ساخت اين برج ها را به عنوان نماد پيشرفت اقتصادي اين کشور در دستور کار خود قرار داد. امروزه برج هاي دوقلوي پتروناس به يکي از نمادهاي اصلي کوالالامپور و مالزي تبديل شده اند و به عنوان نماد مالزي در تمام جهان شناخته شده است.
اينها همه در شرايطي است که تهران با مشکلات اقتصادي يا عدم اشتغال براي جوانان دست و پنجه نرم مي کند و ورود هر گردشگر مي تواند حداقل براي 3 نفر شغل ايجاد کند و درآمدزايي مناسبي براي کشور داشته باشد؛ همان طور که کشور ترکيه همسايه ايران نيز با جذب 7/35 ميليون نفر گردشگر در در رتبه ششم جهان قرار گرفته و دو برابر درآمد نفتي ما از محل ورود گردشگر درآمد دارد. مسوولان ما بايد فرصت هاي پيش رو را از دست نداده و با به کارگيري نيروهاي متخصص و شايسته به اين مهم دست يابند.