تاریخ تهران

تاریخچه سیاسی
از سوی دیگر، کاروان‌های بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور می‌کردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله چپاول مردم بومی واقع می‌شدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیده‌شده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت.

تهران در برابر حملهٔ افغان‌ها (پشتون‌ها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آن‌ها پس از تصرف تهران این شهر را ویران کردند و باغ‌ها و تاکستان‌های آن را از میان بردند.[۱] در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلاف‌ها را به آن‌ها داد.[۲]

تا پیش از کشف تمدّن قیطریّه و هم چنین کشف آثاری در تپّه‌های عباس‌آباد، گمان می‌رفت پیشینهٔ تاریخی نواحی محدوده این شهر به آثار یافت‌شده در شهر ری محدود می‌شود، ولی اکتشافات باستان‌شناسی در تپّه‌های عباس‌آباد، بوستان پنجم خیابان پاسداران و درّوس، نشان داده آبادی‌های ناحیهٔ تاریخی قصران، دوره‌ای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلّاقیّت‌های فرهنگی را پشت سر گذارده‌اند.[۳] در فارسنامهٔ ابن بلخی نیز که مربوط به سال‌های ۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری‌است. از شهر تهران به دلیل انارهای مرغوبش یاد شده‌است. اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشده‌است، امّا حفّاری‌های باستان شناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستا‍ی درّوس ‍ شمیران نشان می‌دهد که در این ناحیه، در هزارهٔ دوّم پیش از میلاد، مردمی متمدّن زندگی می‌کرده‌اند.[۴] تهران در قدیم روستایی نسبتاً بزرگ بود که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، شهر ری و کوهپایه‌های البرز قرار داشت. نخستین بار نام آن در ذکر زندگینامهٔ ابوعبدالله حافظ تهرانی متولد ۱۸۴ خ. آمده‌است. پس از حملهٔ مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت و عدّه‌ای از اهالی آوارهٔ ری را نیز در خود جای داد و مساحتش در این دوران به ۱۰۶ هکتار رسیده بود.[۳]

در ۸۰۵ق/ ۱۴۰۴م، سفیر پادشاه کاستیل، کلاویخو، در راه سمرقند و به مقصود دیدن امیر تیمور گورکانی، از تهران گذر می‌کند. به گفته او: "... تهران شهری است بسیار بزرگ بدون دیوار و بارو. منزلگه ایست بسیار لذت بخش با تمام وسایل راحتی. می‌گویند هوایش برای سلامتی خوب نیست و تابستانهایش بسیار گرم است..."[۵] این منطقه در زمان سلسله صفوی به علّت این‌که بقعه سید حمزه جدّ اعلای صفویه در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم قرار داشت و تهران نیز دارای باغ‌های خوش آب و هوا بود، مورد توجّه قرار گرفت.

نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در ۹۱۶ خ. هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دورش بکشند، این بارو که ۱۱۴ برج به عدد سوره‌های قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپ‌خانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) محدود می‌شد، مساحت تهران در این دوران به ۴۴۰ هکتار رسید.[۳] در دورهٔ شاه عبّاس اول (۹۶۶ تا ۱۰۰۷ خ.) پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی بنا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقرّ حکومتی درآوردند.


نام تهران (Taheran) در نقشه ایران در دوره افشاریه
کریمخان زند به مدّت ۴ سال تهران را مرکز حکومت خود قرار داد و در محوّطهٔ ارگ بناهای جدیدی احداث نمود.

آغا محمدخان برابر نوروز ۱۱۶۴ خ. تهران را به پایتختی برگزید و در همین شهر تاج گذاری کرد. با گزینش این شهر به پایتختی روند گسترش کمّی و کیفی آن متحول شد و در مدّت ۲۲۰ سال جمعیّت آن از حدود ۱۵۰۰۰ نفر در سال ۱۱۶۴ خ. به بیش از ۷ میلیون نفر در سال ۱۳۸۴ رسید و وسعتش از حدود ۴٫۴ کیلومتر مربّع به بیش از ۷۳۰ کیلومتر مربّع افزایش یافت.[۶]

در دورهٔ حکومت آغامحمدخان قاجار، تهران به پایتختی برگزیده شد، روز یکشنبه ۱۱ جمادی‌الثانی ۱۱۶۴ خ. هم‌زمان با عید نوروز آغا محمد خان قاجار در خلوت کریم‌خانی تاج سلطنت ایران را بر سر گذارد و تهران را به عنوان پایتخت این کشور معرفی کرد.[۳] در دههٔ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شهر اساساً نیاز به گسترش و تغییر داشت. این تغییرات در زمان رضا شاه پهلوی آغاز شد. رضا شاه معتقد بود که ساختمان‌های کهن و قدیمی همچون بخش‌های بزرگی از کاخ گلستان، تکیه دولت، میدان توپخانه، استحکامات نظامی و قلعه‌های قدیمی، نباید بخشی از یک شهر مدرن باشند. به دستور او، این بناهای قدیمی با یک اسلوب معین تخریب شدند و ساختمان‌های مدرن با سبک‌های ایرانی پیش از اسلام، از جمله بانک ملی، ساختمان امنیّه، ساختمان تلگراف و تلفن و دانشکدهٔ نظامی در جاهای مشخّص به خودشان ساخته شدند. بازار تهران نیز در راستای این خطّ مشی به دو نیم تقسیم شد و بسیاری از ساختمان‌های تاریخی به منظور ایجاد راه‌های درون شهری در پایتخت تخریب شدند. نمونه‌های بسیاری از باغ‌های ایرانی نیز با توجه به مدرن سازی و ایجاد شبکه جاده‌ای در شهر مشمول این طرح شدند.


تهران برای نخستین بار توسّط ایل قاجار پایتخت ایران شد. تصویر کتیبهٔ فتحعلی شاه، روی تپّهٔ سنگی چشمه علی واقع در شمال شهر ری منطقه ۲۰ تهران
در خلال جنگ جهانی دوم، نیروهای نظامی بریتانیا و شوروی وارد شهر تهران شدند. در سال ۱۹۴۳ تهران محلّ برگزاری کنفرانس تهران بود. در دههٔ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ (دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی)، تهران به سرعت توسعه پیدا کرد و طرح‌های زیادی ریخته شد. ساختمان‌های جدید، کم‌کم بیشتر و بیشتر شدند و خیابان‌ها گسترش پیدا کردند. طرح‌های دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی با انقلاب ۱۳۵۷ ایران تقریباً متوقّف شد. در طول جنگ ایران و عراق، تهران بارها مورد حملات موشکی و هوایی قرار گرفت و بسیاری از مردم تهران در نتیجهٔ این حملات کشته و مجروح شدند. پس از هر حملهٔ هوایی، مواضع تخریب شده بازسازی می‌شدند.

پس از جنگ ایران و عراق، رشد عمرانی تهران از سرگرفته شد. در زمان غلامحسین کرباسچی شهردار تهران، فعّالیّت‌های متعدّدی در عمران شهری صورت گرفت. مترو تهران در این دوره حفّاری‌های گسترده‌ای داشت و پروژه‌هایی نظیر پروژهٔ خیابان نواب صفوی، در این دوره تکمیل شد. در زمان تصدّی شهرداری توسط محمدباقر قالیباف نیز توسعه رو به افزایش بود، تونل توحید، پل جوادیّه و برج میلاد در این دوره افتتاح شدند.

پیشرفت
به عبارتی دیگر تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت می‌رفت. او با افزایش رفت‌وآمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال ۹۷۱ ه- ق با ایجاد ۱۱۴ برج (به تعداد سوره‌های قرآن) در تهرن آغاز شد و وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سوره‌های قرآن را دفن کنند.

حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برج‌هایش از دو نقطه خاک برداری کردند که بعدها یکی از دو محل به «چاله‌میدان» و دیگری به «چاله‌حصار» معروف شد.

پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال ۱۱۵۴ ه- ق تهران را به رسم تیول به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمد خان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید.

تهران دارالخلافه شد
بعد از مرگ کریمخان زند، آغا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۰ ه- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشت و تهران را به‌عنوان پایتخت برگزید و «دارالخلافه» نامید.

انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهم‌ترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بوده‌است، مضافاً ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشته‌است.

در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمده‌است جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.

ناصر الدین شاه دو نفر را مامور کرد که محدوده و نقشه‌ای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندق‌های جدیدی در اطراف تهران بپردازند.